بسم الله الرحمن الرحیم؛ وَالْفَجْرِ ؛ وَلَیَالٍ عَشْرٍ ؛ وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ ؛ وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ ؛ هَلْ فِی ذَلِکَ قَسَمٌ لِّذِی حِجْرٍ

سوره مبارکه ناس/../ علی نظام آبادی


بسم الله الرحمن الرحیم
سوره مبارکه ناس:
  1. خداوند در این سوره پناه بردن به سه پناهگاه یا سه تا از صفات خود را به عنوان تنها راه مقابله با یک شر معرفی می کند
  2. در سوره ی فلق یک پناه گاه برای در امان ماندن از چهار شر کافی بود چون همه ی آن شر ها دارای نشانه هایی بودند ولی در سوره ناس خداوند سه پناهگاه را برای در امان ماندن از تنها یک شر معرفی می کند پس شری که در سوره ی ناس معرفی شده دارای نکاتی است که باید با توجه به وصف پناهگاه ها آن را بررسی کرد.
  3. هر سه پناهگاه معرفی شده در سوره سه صفت از صفات عظیم خداست
  4. پناه بردن به سه پناهگاه رب و ملک و اله باید به صورت اعتقادی نیز باشد یعنی انسان باید این ویژگی های خدا را به خوبی شناخته و درک کند. کسی که به عظمت خدا پی ببرد حتی یک لحظه هم از یاد خدا غافل نخواهد بود و حتی یک لحظه هم کارهای خیر خود را عقب نمی اندازد تا خدا را از خود راضی کند.
  5. عقب انداختن کارهای خیر ناشی از غفلت انسان از خداست زیرا طبق گزاره ی قبلی هرکسی از خدا غافل نباشد کارهای خیرش را به سبب جلب رضایت خدا عقب نمی اندازد.
  6. برای درک درست جایگاه خدا انسان باید صفت مهربانی خدا را نیز در کنار صفت عظمت خدا درک کند.
  7. در ترجمه ی سوره اشاره ای به صفت مهربانی خدا نشده ولی در سه آیه ی اول خدا خود را به عنوان پناهگاه و پناه دهنده معرفی می کند پس بر این اساس می توان گفت که وقتی فردی به فرد دیگر پناه می دهد حتما نسبت به او احساس مهربانی دارد.
  8. انسان می تواند با درک کامل صفات عظمت ، قدرت و مهربانی خدا زندگی خود را برای خدا خالص کرده و برای ناس جایگاه تکیه گاهی قرار نمی دهد.
  9. تنها کسانی دائما از شر وسواس خناس در امان خواهند بود که همه ی وجودشان خالص و همیشه به یاد خدا باشند و این با شناخت خدا امکان پذیر است.
  10. هر چیزی که انسان را از کار خیر باز دارد و او را برای به عقب انداختن کار خیر تشویق کند وسواس خناس است.


«نسال الله منازل الشهداء»

۴ نظر
ذی حجر

سوره ی مبارکه همزه/../ علی نظام آبادی

بسم ا..


سوره مبارکه همزه

  •  در این سوره خدا همزولمز را به عنوان یکی ازاعمال بسیار زشت بعضی انسان ها، با خشم بیان می کندو سرانجام خوفناک انجام این عمل را به انسان ها گوشزد می کند.

  •   در اول این سوره کلمه ویل وجود دارد و کلمه ویل بیانگر یکی از خوف ناکترین حالات خشم خدا می باشد.

  • خداوند از همزولمز وفرد همز ولمز کننده متنفر است.

  •   همزولمز یعنی این که با یک طعنه یا تمسخر ،شخصیت فردی را در نظر دیگران یا درنظر خودش خرد کنیم.

  • همزولمز با خرد کردن شخصیت یک فرد،اعتماد به نفس او را از بین برده وجلوی پیشرفت فرد را می گیرد.

  • وقتی فردی همزولمز میشود افرادی که نقطه مشترکی با فرد همزولمز شده دارند و همزولمز شدن فرد را مشاهده میکنند به دلیل داشتن وجه مشترک،اعتماد به نفس خود را از دست داده و از پیشرفت دست میکشند ،پس همزولمزعلاوه بر فرد جلوی همزولمز نه تنها در حضور فرد بلکه در غیاب او هم اثر منفی خود را میگذارد

  •  همزولمز می تواند به صورت درونی باشد یعنی کسی فرد را همزولمز نمی کند ولی او خود با دیدن برتری دیگران نسبت به خود در بعضی زمینه ها و در نظر نگرفتن نعمات و برتری هایی که خداوند به او عطا کرده  ناامید شده ، شخصیت خود را برای خود خرد کرده ودست از پیشرفت میکشد.این فرد در اصل خود را همزولمز میکند.

  •   وقتی ما در جمع کسی را همزولمز می کنیم به علاوه تاثیرات منفی ذکر شده اگر فردی رفتار ما را بیاموزد و در زندگی افراد را همزولمز کند،تا زمانی که او این کار ار انجام می دهد،گناه یاد دادن همزولمز به این فرد برای ما نوشته میشود

    •   آتشی که مخصوص سوزاندن افراد همزولمزکننده است آتش حطمه نام دارد که به معنی شکننده است.

    • وقتی فردی فرد دیگر را همزولمزمیکند شخصیت او خرد شده وقلبش در فشار قرار میگیرد به خاطر همین هم آتش حطمه در جهنم از قلب فرد همزولمزکننده شعله ور شده و هم از لحاظ روحی و هم جسمی او راخرد میکند.به طوری که هیچ باقی مانده ای از فرد نمی ماند.

    •  آتش حطمه از خشم خدا به وجود می آید ودر اصل خود فرد همزولمزکننده تبدیل به آتش شده وآتش اوبه اطراف هم سرابت میکند.

    •   آتش فرد همزولمزکننده در یک ستون از قلبش به بالا می رود و مانند یک ستون فرد را به زمین می فشارد.

     

    اهل بیت علیهم السلام در زندگیشان بسیار زیاد توسط دشمنان همز ولمزشدند پس اگر ما هم دیگران را همزولمزکنیم کار دشمنان اهل بیت را انجام داده ایم وهرگز نمی توانیم خود را میان یاران امام زمان علیه السلام حساب کنیم.


    «نسال الله منازل الشهداء»

    ۱ نظر
    ذی حجر

    گزاره های سوره مبارکه فلق /../ علی نظام آبادی

    بسم ا..


    • در این سوره خدا پیام بر(ص) را امر میکند به اینکه به او پناه ببرد.
    • خدا در این سوره صفت «رب فلق» را به عنوان پناهگاه برای در امان ماندن از چهار شر معرفی میکند.
    • تمام مخلوقات خدا بدون پناه بردن به خدا، شر بحساب می آیند.
    • پناه بردن به خدا انسان را از تمام شر ها حفظ میکند.
    • با پناه بردن به خدا شرها ، برای انسان به خیر تبدیل میشوند.
    • پناه بردن باید به شکل عملی نیز باشد یعنی انسان باید به همراه استعاذه ی زبانی باید کار ، زندگی و عمل خود را در پناه خدا یا در راه رضای خدا انجام دهد
    • زمانی که انسان در یک تاریکی مادی/معنوی قرار گیرد تنها نور موجود در آن تاریکی خداست و تنها راه خلاصی از تاریکی پناه بردن به رب فلق است
    • تا وقتی انسان در تاریکی قرار نگیرد و تمام نورهای کاذب برایش خاموش نشود نمیتواند نور اصلی که تنها راه نجات پناه بردن به آن است و هیچ گاه خاموش نمیشود را پیدا کند.
    • یکی از مورادی که اهمیت شرارت های نام برده شده در سوره را نشان میدهد این است که ما متوجه این اتفاقات نمیشویم و زمانی میفهمیم که شر به ما رسیده مثلا : وقتی کسی بدگویی مارا پیش دوستمان میکند برای اینکه حسادت کرده، ما زمانی متوجه میشویم که رابطه ام با رفیقم بهم خورده..پس برای در امان ماندن از این شر باید دائما به خدا و رب فلق پناه ببریم.


    «نسال الله منازل الشهداء»


    ۳ نظر
    ذی حجر

    سوره مبارکه فلق /../ سعید کسایی

    بسم ا..


    محور ها و موضوعات سوره :
    1. پناه گاهی که باعث نجات است
    2.  و شرهایی که برای امان باید پناه برد


    خداوند به پیامبر امر کرده است که پناه ببرد از چهار شر که عبارتند از :

    • اول مخلوقات خدا که ممکن است برای انسان شر باشد و یا خیر باشد و این به خود انسان بستگی دارد که اتفاقی را برای خود شر کند و وسواس خناس که در سوره ی ناس است میتواند از این شر باشد .
    •  دوم تاریکی که همه جا را فرا میگیرد و چیزی بد تر از تاریکی و ظلمات نیست که ناگهان همه جا را فرا میگیرد و این ممکن است مشکلات زندگی باشد.
    • سومین شر دمندگان بر گره ها هستند که انها همان کسانی هستند که مشلات شما را خوب که نمیکنند بلکه ضرر هم میرسانند و افت جامعه میشوند.
    • چهارمین و اخرین شر حسود است حسود کسی است که به دلیل اینکه خود چیزی را ندارد میخواهد کس دیگری هم نداشته باشد حسود که در زندگیی حسادت ورزد اخر شری به طرف مقابل خود میرساند .
    •  پناهنده ای که خدا به پیامبر امر کرده است که به ان پناه ببرد رب فلق است فلق سپیده دمی است که تاریکی را میشکافد و خدای متعال با این صفت خود را پناه گاه معرفی کردند .


    ما باید در تمام احوالات زندگی به خدا پناه ببریم تا از شر هایی که در سوره نام برده شده است در پناه باشیم

    پس نقش خدا را در زندگی پر رنگ کنیم .


    «نسال الله منازل الشهداء»


    ۰ نظر
    ذی حجر

    گزاره های سوره مبارکه فلق /../ محمد سهیل مالکی

    بسم ا..
    گزاره های موجود در سوره:
    1.  با امری بودن آیه اول به این پی میبریم که پیامبر هم لازم است در پناه قرار گیرد.
    2. با وصف رب فلق بودن خداوند میتوان سر پناهگاه بودن خدا و نیز علت پناه بردن را بیان کرد.
    3. هر آنچه مخلوق خداست می تواند برای انسان مایه شر شود و انسان است که از مخلوق را برای خود شر میسازد.
    4. گناه از مثال های تاریکی است که خاصیت ماندگاری دارد.
    5. یکی از آسیب های مهم جامعه که به انسان ضرر میرساند ایجاد گره و مشکل برای دیگران است.
    6. آدم حسود هرگز با حسد ورزیدن سودی نمیبرد و نه تنها سبب ضرر به دیگران میشود باعث عدم پیشرفت خود نیز هست.

    غرض کلی سوره :

    • در تمام احوالات زندگی باید به خدا پناه ببریم یا به عبارت دیگر آن زندگی ای ختم به خیر میشود که در پناهگاه خداوند جریان داشته باشد . همچین زندگی ای دیگر گزند حسود و غیره را به خود نخواهد دید.


    «نسال الله منازل الشهداء»

    ۲ نظر
    ذی حجر

    سوره مبارکه زلزال /../ سعید کسایی

    بسم ا...

    موضوعات به کار رفته عبارت اند از : 

    • زلزله ای که زمین را در روز قیامت میلرزاند 

    • اثقال زمین خارج میشوند

    • انسان ها هر کدام به سوی اعمال خود میروند

    • انسان ها تمام اعمال حتی به اندازه ی گرده ی غبار میبینند

    در اینجا خداوند از زلزله ای که در روز قیامت میاید خبر میدهد زلزله ای مخصوص که خاصیت زلزله این است که انسان ها را لو میدهد و همه چیز را برای انسان یاداوری میکند مثلا :

    • شما در خانه تان مشغول بازی کردن هستید که زلزله میاید و شما در ان لحظه یادتان میاید که با چه کسی بد رفتاری کرده اید و چه قرض هایی بر گردن دارید و بعد زیر اوار ها گیر میکنید و بعد کسانی که از زیر اوار شما را در میاورند با وسیله ی بازی پیدایتان میکنند و میفهمند شما مشغول بازی بودید و شما اصطلاحا لو میروید

    انسان ها از ترس و تعجب از هم سوال میکنند و در این زلزله زمین چیزی را که درون خودش نگهداشته را بیرون میریزد (اثقال) و ان چیزی نیست جز اعمال خوب وبد انسان ها و زمین شروع میکند به باز گو کردن تمامی اعمال مثال :

    • شما تنها دراتاق خود هستید و مشغول گناه هستید و هیچکس در انجا نیست و مطمئن هستید کسی از گناه شما خبر ندارد ولی زمین میبیند که شما چه گناهی انجام میدهید و در ان روز اعمال شما را لو میدهد

    وقتی اعمال شما لو دارد لو میرود حتی از مثقالی دریغ نمیشود مثقال یا ذره به اندازه ی دانه های گرد و غباری است که فقط در شعاع افتاب دیده میشود و شما دنبال ذره ای هستید که به اعمال خوب خود اضافه کنید اما دیگر دیر است و افسوس میخورید که اعمالی اینچنین دارید مثال : 

    • معلم شما برگه ی امتحانی شما را داده است و شما چهارده گرفتید با اینکه کم شده اید دنبال بیست و پنج صدم هستید که نمره ی شما را بکشاند بالا ولی تمام نمرات درست صحیح شده است و شما حسرت میخورید که ای کاش به جای وقت تلف کردن درس میخواندید


    زمین شاهد همه ی اعمال ما است و در روز قیامت به تمام اعمال خوب و بد ما شهادت میدهد و بعد همه اعمال شما لو میرود و شما دنبال مثقالی کار خوب هستید که بر ترازوی کار خوب شما بیفزاید ولی تمام کار ها محاسبه شده اند و افسوس میخورید که چرا کاری نیک انجام نداده اید

    پس حواسمون به اعمالمون باشه..


    « نسال الله منازل الشهداء »

    ۰ نظر
    ذی حجر