بسم الله الرحمن الرحیم؛ وَالْفَجْرِ ؛ وَلَیَالٍ عَشْرٍ ؛ وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ ؛ وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ ؛ هَلْ فِی ذَلِکَ قَسَمٌ لِّذِی حِجْرٍ

۶۵ مطلب توسط «ذی حجر» ثبت شده است

سوره مبارکه ماعون/../ محمدعرفان برکتی

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند متعال در این سوره به دو نوع از انسان ها اشاره میکند و رفتار هریک را مورد بررسی قرار میدهد:
  • انسان هایی که نماز می خوانند اما در انجام امور اجتماعی رفتار ناپسندی دارند.
  • افرادی که نماز نمی خوانند ولی آدم های خیرخواهی هستند و در رابطه با مردم رابطه خوبی دارند.

در سوره ماعون خداوند کار هر دو را اشتباه میداند.

خداوند به هردوی انسان ها می گوید نماز خواندن و بدرفتاری کردن با یتیم و بی توجهی کردن به مسکین ها و اصلا بی توجهی به نماز با وجود اینکه آدم خوبی باشه، هیچ کدوم از دین اسلام نیست و کسی که اینکار را انجام دهد مسلمان نیست چون دین را قبول ندارد.

این انسان ها کسانی هستند که انسان را می رانند و با بدرفتاری اورا آزار می دهد.

این افراد حتی انسان های دیگر را به غذا دادن به یتیم و مسکین تشویق نمی کنند و حتی آن ها را از انجام این کار ها منع می کنند.

پس وای بر برنمازگزارانی که در نمازشون سستی می کنند. اینها همان کسانی هستند که با یتیم بد رفتاری می کنند.

این افراد اگر نمازشون درست توجه می کردند به این درک میرسیدند که خداوند در همه حال آن ها را نگاه میکند پس همچین کسی اصلا با یتیم با خشونت رفتار نمی کند.


«نسال الله منازل الشهداء»

۴ نظر
ذی حجر

سوره مبارکه همزه/../ سید محمدجواد حیدری

بسم الله الرحمن الرحیم

سوره ی مبارکه همزه درباره رفتاری در اجتماع صحبت می کند که غالبا به شکل رفاقتی است ؛ طعنه زدن؛

شنیدن طعنه دیگران به شکلی است که انسان را به خواری و ذلت می کشاند و گاهی از اوقات این عمل دیگران باعث می شود که حرکت و رشد متوقف شود.

این طعنه ها در سوره مبارکه همزه به همز و لمز معرفی می شود.

معمولا همزولمز به قصد خرد کردن دیگران است و بااین طرز فکر که در آن مورد طعنه زدن و تیکه انداختن من برتری دارم یعنی من برای خودم حسابی در نظر میگیرم که دیگران را برای عیبشان مستحق آن طعنه میدانم و برای خندیدن خودمان طرف مقابل را سرزنش و خرد می کنم.

* اگر عیبی از دیگران را دیدیم و به صورت دوستانه به او بگوییم و هدفمان رفع عیب و پیشرفتش باشد همز و لمز حساب نمیشود ولی اگر نیتمان برتری جویی و بدست آوردن لذت در خرد کردن باشد گناهی مرتکب شده ایم که عظمت آن را (در آیات انتهایی سوره) از عظمت عذابش میتوانیم تشخیص دهیم

در اکثر مواردی که همز و لمز صورت می گیرد این است که ما برای خودمان توانایی یا مالی را برتر از شخص مورد تمسخر در نظر می گیریم و اینکه فکر میکینم که این برتری برای ما کافی است و برای ما جاودانه است.

غرض آیات ابتدایی:

این تفکر که ما بوسیله این نعمت از دیگران برتر هستیم سبب همز و لمز میشود. اگر این طرز تفکر را از خود دور کنیم؛ میتوانیم از همز و لمز کردن دیگران هم پرهیز کنیم.


«نسال الله منازل الشهداء»

۳ نظر
ذی حجر

سوره مبارکه همزه/../ محمدسهیل مالکی

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند در این سوره (با لحنی که سوره را شروع می کند) با عصبانیت به کسانی که دیگران را مسخره می کنند و یا به آنها طعنه میزنند گوشزد می نماید که اگر فکر کرده اند اون قسمت از مالی که به سبب افتخار به آن به دیگر مخلوق خدا طعنه زده اند برایشان جاودان است، این تفکر اشتباه است. و به خاطر این تفکر غلط آتشی به نام حطمه معرفی می کند.

آتش حطمه به این خاطر است که بنده ی خدا به دلیل طعنه ی تو قلبش شکسته شده پس باید برای جزای این کار آتشی مهیا شود که هم از قلبت شروع شود و هم شکننده و نابود کننده باشد. 

آتشی که تو اصلا نمیتوانی درک کنی که چیست.

آتشی که هیچ راه رهایی ندارد.


«نسال الله منازل الشهداء»

۰ نظر
ذی حجر

سوره مبارکه ناس/../ محمد سهیل مالکی

بسم الله الرحمن الرحیم

سوره مبارکه ناس:

آیه اول:

  1. خداوند در این سوره به پیامبر امر می کند که از یک شر مهم به پروردگار ناس پناه ببرد.
  2. رب ناس پناهگاهی مطمئن برای انسان هاست.
آیه دوم:
  1. پیامبر علاوه بر پروردگار مردم باید به فرمانروای مردم هم پناه ببرد.
  2. همه اتفاقات برای انسان ها توسط فرمانروایی تعیین می شود، پس بنابراین باید به ملک ناس هم پناه ببریم.

آیه سوم:

  1. و در آخر باید به سومین پناهگاه که معبود مردم است پناه برد.
  2. هر فردی دارای معبودی است که باید از شر خطرات به آن پناه ببرد و او کسی جز خدای یگانه نیست.

آیه چهارم:

  1. باید از شر وسواس خناس به این سه شر پناه برد. (غرض کلی سوره در این آیه است که می خواهد بگوید وسواس خناس کار خیر را به تاخیر می اندازد) مثال : مادر شما به شما می گوید که برو و نان بخر و شما و شما وعده چند دقیقه بعد را میدهید ولی کار به چند ساعت میرسد و نان هم گیر نمی آید.
  2. وسوسه باعث می شود افراد در راه اعمال نیک خود متوقف شوند.
  3. وسوسه صدایی از درون قلب انسان است که به انسان بسیار آسیب می زند.

آیه پنجم:

  1. معرفی کسانی که انسان را به خناس شدن و تاخیر انداختن و در آخر به گناه دعوت می کنند. مثال: رفقا و همنشین هایی که در نظر آن ها نماز و قرآن و والدین جایگاه خاصی ندارد؛ این رفقا با وسوسه کردن اول به انجام ندادن کار خیر و دوم به گناه دعوت می کنند.
  2. همیشه باید از شر وسواس خناس به پناهگاهی مطمئن مراجعه کنیم کسی که در سینه ی ما وسوسه می کند ما باید به پناهگاهی رجوع کنیم که صاحب آن پناهگاه خود مالک اراده ناس ها باشد.

آیه ششم:

  1. خناس هم میتواند از انسان ها باشد هم میتوانند از اجنه باشد؛ پس اگر دیدیم که رفیقمان ما را به تاخیر در کارها دعوت میکنند آنها را از خناس جدا نبینیم.


  • غرض سوره: باید در انجام کار های خیر با توکل بر رب ناس، ملک ناس، اله ناس با خناس و عوامل ایجاد خناس مبارزه کنیم و این مبارزه یعنی از تاخیر انداختن کار های خیر تاخیر نکنیم.


«نسال الله منازل الشهداء»

۱ نظر
ذی حجر

سوره مبارکه ناس/../ علی نظام آبادی


بسم الله الرحمن الرحیم
سوره مبارکه ناس:
  1. خداوند در این سوره پناه بردن به سه پناهگاه یا سه تا از صفات خود را به عنوان تنها راه مقابله با یک شر معرفی می کند
  2. در سوره ی فلق یک پناه گاه برای در امان ماندن از چهار شر کافی بود چون همه ی آن شر ها دارای نشانه هایی بودند ولی در سوره ناس خداوند سه پناهگاه را برای در امان ماندن از تنها یک شر معرفی می کند پس شری که در سوره ی ناس معرفی شده دارای نکاتی است که باید با توجه به وصف پناهگاه ها آن را بررسی کرد.
  3. هر سه پناهگاه معرفی شده در سوره سه صفت از صفات عظیم خداست
  4. پناه بردن به سه پناهگاه رب و ملک و اله باید به صورت اعتقادی نیز باشد یعنی انسان باید این ویژگی های خدا را به خوبی شناخته و درک کند. کسی که به عظمت خدا پی ببرد حتی یک لحظه هم از یاد خدا غافل نخواهد بود و حتی یک لحظه هم کارهای خیر خود را عقب نمی اندازد تا خدا را از خود راضی کند.
  5. عقب انداختن کارهای خیر ناشی از غفلت انسان از خداست زیرا طبق گزاره ی قبلی هرکسی از خدا غافل نباشد کارهای خیرش را به سبب جلب رضایت خدا عقب نمی اندازد.
  6. برای درک درست جایگاه خدا انسان باید صفت مهربانی خدا را نیز در کنار صفت عظمت خدا درک کند.
  7. در ترجمه ی سوره اشاره ای به صفت مهربانی خدا نشده ولی در سه آیه ی اول خدا خود را به عنوان پناهگاه و پناه دهنده معرفی می کند پس بر این اساس می توان گفت که وقتی فردی به فرد دیگر پناه می دهد حتما نسبت به او احساس مهربانی دارد.
  8. انسان می تواند با درک کامل صفات عظمت ، قدرت و مهربانی خدا زندگی خود را برای خدا خالص کرده و برای ناس جایگاه تکیه گاهی قرار نمی دهد.
  9. تنها کسانی دائما از شر وسواس خناس در امان خواهند بود که همه ی وجودشان خالص و همیشه به یاد خدا باشند و این با شناخت خدا امکان پذیر است.
  10. هر چیزی که انسان را از کار خیر باز دارد و او را برای به عقب انداختن کار خیر تشویق کند وسواس خناس است.


«نسال الله منازل الشهداء»

۴ نظر
ذی حجر

سوره ی مبارکه همزه/../ علی نظام آبادی

بسم ا..


سوره مبارکه همزه

  •  در این سوره خدا همزولمز را به عنوان یکی ازاعمال بسیار زشت بعضی انسان ها، با خشم بیان می کندو سرانجام خوفناک انجام این عمل را به انسان ها گوشزد می کند.

  •   در اول این سوره کلمه ویل وجود دارد و کلمه ویل بیانگر یکی از خوف ناکترین حالات خشم خدا می باشد.

  • خداوند از همزولمز وفرد همز ولمز کننده متنفر است.

  •   همزولمز یعنی این که با یک طعنه یا تمسخر ،شخصیت فردی را در نظر دیگران یا درنظر خودش خرد کنیم.

  • همزولمز با خرد کردن شخصیت یک فرد،اعتماد به نفس او را از بین برده وجلوی پیشرفت فرد را می گیرد.

  • وقتی فردی همزولمز میشود افرادی که نقطه مشترکی با فرد همزولمز شده دارند و همزولمز شدن فرد را مشاهده میکنند به دلیل داشتن وجه مشترک،اعتماد به نفس خود را از دست داده و از پیشرفت دست میکشند ،پس همزولمزعلاوه بر فرد جلوی همزولمز نه تنها در حضور فرد بلکه در غیاب او هم اثر منفی خود را میگذارد

  •  همزولمز می تواند به صورت درونی باشد یعنی کسی فرد را همزولمز نمی کند ولی او خود با دیدن برتری دیگران نسبت به خود در بعضی زمینه ها و در نظر نگرفتن نعمات و برتری هایی که خداوند به او عطا کرده  ناامید شده ، شخصیت خود را برای خود خرد کرده ودست از پیشرفت میکشد.این فرد در اصل خود را همزولمز میکند.

  •   وقتی ما در جمع کسی را همزولمز می کنیم به علاوه تاثیرات منفی ذکر شده اگر فردی رفتار ما را بیاموزد و در زندگی افراد را همزولمز کند،تا زمانی که او این کار ار انجام می دهد،گناه یاد دادن همزولمز به این فرد برای ما نوشته میشود

    •   آتشی که مخصوص سوزاندن افراد همزولمزکننده است آتش حطمه نام دارد که به معنی شکننده است.

    • وقتی فردی فرد دیگر را همزولمزمیکند شخصیت او خرد شده وقلبش در فشار قرار میگیرد به خاطر همین هم آتش حطمه در جهنم از قلب فرد همزولمزکننده شعله ور شده و هم از لحاظ روحی و هم جسمی او راخرد میکند.به طوری که هیچ باقی مانده ای از فرد نمی ماند.

    •  آتش حطمه از خشم خدا به وجود می آید ودر اصل خود فرد همزولمزکننده تبدیل به آتش شده وآتش اوبه اطراف هم سرابت میکند.

    •   آتش فرد همزولمزکننده در یک ستون از قلبش به بالا می رود و مانند یک ستون فرد را به زمین می فشارد.

     

    اهل بیت علیهم السلام در زندگیشان بسیار زیاد توسط دشمنان همز ولمزشدند پس اگر ما هم دیگران را همزولمزکنیم کار دشمنان اهل بیت را انجام داده ایم وهرگز نمی توانیم خود را میان یاران امام زمان علیه السلام حساب کنیم.


    «نسال الله منازل الشهداء»

    ۱ نظر
    ذی حجر