بسم الله الرحمن الرحیم

«ذی حجر» برگرفته از آیه پنجم سوره ی مبارکه فجر میباشد.

در آیات ابتدایی سوره قسم هایی خورده شده و یادآور شده که این قسم ها برای شخص ذی حجر خورده شده است.

ذی حجر اصطلاح قرآنی است که از دو کلمه «ذی» به معنای داشتن و «حجر» که همان مفهوم سنگ است. این اصطلاح عجیب به معنای صاحب خرد است.

اما

یک خردمند چرا باید با سنگ تعریف شود ؟

شاید به این دلیل که ذی حجر کسی است که با سنگ چین عقل و غیرت، مرز هرچیزی را میشناسدو از حدود بندگی پایش را فراتر نمیگزارد و به حکم همان بنده بودن ، بر دوش خود مسئولیتی سنگین احساس میکند.

ذی حجر بر دوش خود مسئولیت عبور خود و دیگران را از ظلمات به نور احساس میکند و این احساس مسئولیت او را رزمنده ی این میدان کرده است؛میدان نبرد با ظلمت ها؛ و این میدان برای خود آداب و مقدساتی دارد.

یک رزمنده طوفانی، اما آرام است

برای رزمنده بودن باید به اطمینان برسی و در اطمینان خود یقین به توحید داشته باشی آنقدر یقین داشته باشی که بدانی، حتی گلوله های داغ هم بدون اجازه پرودگار به بدن تو وارد نخواهند شد؛ و باید آنقدر به اطمینان برسی که بتوانی زیرآتش دشمن هنگام نماز مانند شهید ابراهیم هادی ، بروی روی خاکریز و اذان بگویی و تیر ها هم اجازه ورود به بدنت را نداشته باشند تا برسی به وعده گاه کمیل برای قراری که حتی جنازه ای هم بر نگردد..

رزمنده که باشی در جمع اصحاب حسین(ع) قرار میگیری

آنوقت است که حسین میشود امیرت و تو میشوی غلام حسین(ع)

حتی اگر سیاه هم که باشی حین شهادتت خودش را به بالینت میرساند و سرت را به دامن میگیرد.


«نسال الله منازل الشهداء»